اعتراف عجیب یک همسرکش!

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین

اعتراف عجیب یک همسرکش!


«جولی، همسر عزیزم، الان که این نامه را می خوانی جنازه من در استخر حیاط غوطه ور است. فراموش نکن خودکشی من تقصیر تو بود. شوهرت استفان»
جولی نامه را خواند و از اتاق آمد بیرون، به حیاط که رسید جنازه من را در استخر دید که از پشت در آب غوطه ور بود، با عجله شیرجه زد داخل استخر تا من را نجات دهد؛ اما یادش نبود که شنا بلد نیست، من هم از استخر آمدم بیرون!

منبع



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: شعر و ادبیات، ،
:: برچسب‌ها: همسرکشی,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : دو شنبه 6 آبان 1392
زمان : 17:9


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.